کودک همسری در ایران
کودک همسری در ایران/ برای اینکه متوجه عمق فاجعهی کودکهمسری در ایران شوید، فقط کافیست تصور کنید! کودک 10 ساله و نحیفی که بلندای قامتش حتی آنقدری نیست که دستش به کابینتهای بالایی و دستگیره اتوبوس برسد! هنوز عروسکبازی میکند و از ازدواج فقط همین را که زن و مرد کنار هم مینشینند و جشنی برپا میشود، میداند. دختربچه غرق در دنیای کودکانه خویش است، که ناگهان خبردار میشود از فردا همسر مردیست که سه دهه از او بزرگتر است! برای نگارش این مقاله از توضیحات وکیل پایه دادگستری بهره بردهایم.
فیلم حقوقی مقالات حقوقی
همانطوری که از عنوان مطلب مشخص است، ما در این نوشتار کوتاه سعی بر بررسی جنایتی غیرقابلگذشت به نام کودکهمسری در ایران (با تمرکز بر ازدواج دختران) داریم. اما پیش از اینکه به صورت جدی وارد بحث شویم، چند سطری به عنوان پیشنیاز موضوع تقدیم شما میشود که مطالعهاش خالی از لطف نیست.
کودک کیست؟
بر اساس مفاد پیماننامه جهانی حقوق کودک، کودک کسی است که سن او کمتر از ۱۸ سال باشد. طبق تعاریف مختلف، ” ازدواج زودهنگام یا کودکهمسری به ازدواجی اطلاق میشود که زوجین یا یکی از آنان به سن 18 سالگی نرسیده باشند.”
در ایران هم مانند دیگر جوامع در حال توسعه و سنتی، پدیده کودکهمسری به شکل قابلتوجهی در نقاط مختلف کشور شایع است. باید در نظر داشته باشیم که در بیشتر نظامهای حقوقی برای آغاز زندگی مشترک، داشتن حداقلی از سن پیشبینی شده و ازدواج در سنین کمتر از آن را یا منع، یا مشروط به تحقق شرایطی کردهاند.
✔ بیشتر بخوانید : احقاق حقوق کودکان به بیان وکیل معتبر دادگستری
بلوغ چیست؟
سخنی با آنها که دغدغهی جهانی بهتر دارند:
مسئله کودکهمسری در ایران از گذشته تا به امروز در بعضی نقاط به صورت متمرکز و در سایر نقاط به صورت پراکنده وجود داشته است و روز به روز هم به آمار آن افزوده میشود. از همین رو در این مقاله سعی میکنیم به بررسی این پدیده آسیبزا از دیدگاه فقهی و حقوقی بپردازیم و نگاه کوتاهی هم به دیدگاه قانون سایر کشورها در این مسئله داشته باشیم.
اگر شما هم دغدغه این موضوع را دارید، لطفا تا آخر مقاله با وکیل آسایشگستران همراه باشید.
ازدواج یا خالهبازی؟!
ازدواج کودکان یا کودکهمسری نوعی ازدواج رسمی یا غیررسمی است که در آن فرد پیش از رسیدن به ۱۸ سالگی وارد پیمان زناشویی میشود. متاسفانه شایعترین آن، ازدواج دختران کمسن با مردانیست که به صورت غیرمتعارف از آنها بزرگترند و این قضیه
.بیشتر در جوامع سنتی و کشورهای مذهبی رایج است. کودکهمسری در ایران نیز با همین شرایط اتفاق میافتد
حداقل سن ازدواج تعیینشده در قانون بسیاری از حوزههای قضایی ۱۸ سال است. عموماً عبارت «کودکهمسری» در مورد کودکان دختری بهکار میرود که با مردان بزرگسال به خاطر اجبار حاصل از سنتهای قومی، غلبهی روح مردسالارانه، فقدان دانش و تحصیلات یا مشکلات اقتصادی خانواده ازدواج میکنند.
کودکهمسری پدیدهای آسیبزا و ناقض حقوق بشر
در سطح بینالمللی ازدواج کودکان یکی از اشکال ازدواج اجباری، مصداق نقض حقوق بشر و نمونهای از خشونت جنسیست. اخیرا در مجلس شورای اسلامی ایران طرحی را تحت عنوان کودکهمسری مطرح کردهاند که مخالفان و موافقان زیادی نسبت به آن اظهار نظر نمودهاند.
طبق آمارهای بینالمللی بیشتر قربانیان ازدواج در زیر سن قانونی، دختران هستند. بنا به دادههای یونسکو در سطح جهان حدود 21 درصد از زنان جوان قبل از 18 سالگی ازدواج کردهاند؛ یعنی زمانی که حتی برای دریافت گواهینامه رانندگی و شرکت در انتخابات صلاحیت ندارند! این سازمان در آماری که در یازدهم مارس سال 2020 منتشر کرد بیان داشت که 670 میلیون دختر و زن زنده امروز، در کودکی ازدواج کردهاند!
همچنین ترک تحصیل، قرار گرفتن در معرض خشونت خانگی، احتمال بالای مرگ بر اثر عوارض بارداری و زایمان نسبت دخترانی که به هنگام بارداری سنشان بیش از 20 سال است و تاثیرات منفی روانی، از جمله آثار منفی ازدواج دختران در دوران کودکی میباشد.
آمار وحشتناک کودکهمسری در ایران!
متاسفانه در کشور ما هم به دلیل حاکمیت فرهنگ سنتی و تاریخ مصرف گذشته، مسٔله کودکهمسری در ایران به یکی از مهمترین دغدغههای فعالان حقوق کودک تبدبل شده است. مطابق با آماری که مرکز آمار ایران در بهار سال 1400 منتشر کرده، تعداد ازدواج دختران 10 تا 14 ساله در بهار 1400 با حدود 32 درصد رشد در قیاس با آمار بهار سال 99 به 9753 ازدواج رسیده و از سوی دیگر آمار فصلی ازدواج برای این بازه سنی از دختران، با توجه به آمارهای مشابه فصلی طی دو سال اخیر بالاترین تعداد را نشان میدهد.
مطابق با همین آمار، 45 هزار و 522 دختر 15 تا 19 ساله نیز در بهار 1400 ازدواج کردهاند.
به گفته کارشناسان، اغلب ازدواجهای کودکان را ثبت نکردهاند و در واقع این آمار فاجعهبار کودکهمسری در ایران خیلی کمتر از تعداد حقیقی عقدهای اینچنینی است!
استانهای مرزنشین خراسان رضوی، آذربایجان شرقی و سیستان و بلوچستان سه استانی هستند که به دلیل فرهنگ کهنه و اعتقادات سنتی و غلبهی مذهب، بیشترین تعداد ازدواج کودکان در آنها رخ میدهد.
✔ بیشتر بخوانید : وکیل خانواده در پاسخ به سوالات حقوقی حضانت فرزند
چرا کودکهمسری رایج است؟
از جمله دلایل مهم رواج کودکهمسری در ایران میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- پدرسالاری و ناموسپرستی مردان
- فقر و ضعف فرهنگی
- ضعف قوانین بازدارنده
- آداب و رسوم فرهنگی کهنه
- اعتقادات افراطی مذهبی
- اختلاف طبقاتی شدید در جامعه
- تحصیلات پایین و بیسوادی
قانون و کودکهمسری
نظام حقوقی ایران از ابتدا تاکنون درخصوص شرط حداقل سن برای ازدواج، تحولات متعددی را تجربه کرده است. میتوان گفت افراط نابجای تدوینکنندگان قانون حمایت از خانواده مصوب 53 و تفریط غیرموجه اصلاحکنندگان ماده 1041 قانون مدنی در سال 61 و 70، موجب شد از سوی حقوقدانان بهحق مورد انتقاد واقع شود. سرانجام قانونگذار در برابر فشارهای اجتماعی و پیگیریهای جامعه حقوقی تسلیم شد و مجمع تشخیص مصلحت نظام در مسیر اعتدال گام نهاد. با این حال باز هم آمار و ارقام کودکهمسری در ایران فزاینده است.
1041 قانون مدنی در سال 81 اصلاح شد و شوربختانه تا کنون بدون تغییر باقی مانده است.
ماده 1041 قانون مدنی؛ مهر تاییدی بر کودکهمسری
متن ماده مذکور از این قرار است:
ماده 1041 قانون مدنی [اصلاحی ۱۳۸۱/۴/۱ مجمع تشخیص مصلحت نظام]:
عقد نکاح دختر قبل از رسیدن به سن ۱۳ سال تمام شمسی و پسر قبل از رسیدن به سن ۱۵ سال تمام شمسی منوط است به اذن ولی به شرط رعایت مصلحت با تشخیص دادگاه صالح.
پس با توجه به این ماده، در صورت وجود 3 شرط دختر و پسر زیر 13 و 15 سال برای ازدواج آمادگی دارند. امری که از دید صاحبنظران غیرمنطقی و خلاف اخلاق است. این سه شرط عبارتند از:
- اذن ولی طفل 2. رعایت مصلحت طفل 3. تشخیص دادگاه
✔ بیشتر بخوانید : وکیل خانواده و توضیح اجازه پدر در ازدواج دختر
قوانین تاریخ مصرف گذشته!
ماده 1041 تا کنون 20 سال است که تغییری نکرده؛ در حالیکه قوانین باید به شکل پویایی دائم در حال بهبود با توجه به اوضاع جامعه باشند. جامعه جوان ایران در یک دهه گذشته تغییرات قابل ملاحظهای کرده است که به دلیل شرایط اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نابسامان حاکم در کشور، کمتر میتوانند به سمت ازدواج گام بردارند. با این وجود این ماده هنوز بر منصب قدرت است و قربانی میگیرد.
طبق این ماده کودک با اجازه پدر میتواند ازدواج کند. همچنین دادگاه با رعایت مصلحت طفل میتواند حکم ازدواج کودک را صادر نماید. حال سوال اینجاست کدام مصلحت میتواند کودک را تبدیل به نوعروسی کند که باید از دوران عروسکبازی وارد مرحله زناشویی شود؟! او به هیچ عنوان آمادگی چنین مسئولیت خطیری را ندارد.
کودک میتواند ازدواج کند اما از بسیاری حقوق محروم است!
دقت کنید که ازدواج عقدی شخصی است و به حقوق، شخصیت، زندگی خصوصی و خانوادگی شخص مربوط میشود و نمیتوان گفت همان کسی که در انعقاد ازدواج شخص صغیر دخالت داشته، میتواند در فسخ آن هم دخالت کند. پس چگونه ممکن است زن صغیر (زیر سن قانونی و نابالغ) به استناد شوهر خود که ممکن است او نیز صغیر باشد، بتواند نکاح را فسخ کند؟ کودکهمسری در ایران معایب دیگری هم دارد!
✔ بیشتر بخوانید : قوانین فسخ نکاح از دیدگاه وکیل خانواده
این قانون علاوه بر اینکه کودکهمسری در ایران را رواج میدهد، با سایر قوانین هم تناقض دارد. مثلا کودکان که نمیتوانند حساب بانکی باز کنند، پس از تاهل نفقه را چه کنند؟
کودک زیر 15 سال امکان حضور در دادگاه را ندارد و نمیتواند تا 18 سالگی اموالش را در اختیار داشته باشد. وقتی کودک زیر 15 سال ازدواج میکند در صورت فوت و غیبت شوهر با توجه به سن قانون کار که 15 سال است برای امرار معاش و گذران زندگی باید چه کند؟ در صورت فوت شوهر چگونه میتواند سهمالارث و مهریه خود را مطالبه کند؟ و هزاران چرای دیگر که ماده 1041 به آنها پاسخی نداده است.
✔ بیشتر بخوانید: مطالبه مهریه و مراحل قانونی دریافت آن
فلسفه ازدواج چیست؟
در واقع فلسفه ازدواج سعادت فرد و جامعه و ایجاد آرامش روحی برای زوجین و تناسل است. دختر و پسر باید در سنی ازدواج کنند که متوجه معنای زندگی زناشویی و مسئولیتهای ناشی از آن باشند. نکاح در سنین پایین موجب ضعف عقلی و هوشی فرزندان احتمالی و افزایش بیسوادی زن و مرد میشود و آمار پدیده شوم کودکهمسری را افزایش میدهد. ضروریت اجازه ولی برای عقد، ابزاری هر چند ناقص برای جلوگیری از همین ازدواجهای نامطلوب است. متاسفانه در ایران از این ابزار بیشتر در جهت اجبار فرزند به ازدواج استفاده میشود و آمار کودکهمسری در ایران را افزایش میدهد.
تاثیرات ازدواج زودهنگام از دید روانشناسی
یک روانشناس در این زمینه میگوید: همهی ما میدانیم که اولین اولویت در زندگی انسان باید حفظ سلامت جسمی و روانی باشد. در شرایطی که دختری زیر سن سیزده سالگی ازدواج کند، این دو اصل اولیه چندان به خطر میافتد که آسیبهای آن تکاندهنده خواهد بود. کودکهمسری در ایران هم چنین پیامدهایی دارد.
برخی از عوارض چنین ازدواجهایی عبارتند از:
- تغییر در خواستهها و معیارهای ذهنی به دلیل عدم شکلگیری هویت در این سن
- درصورت اجبار در ازدواج، خشم و کینه عمیقی در عمق وجودش لانه کند و علاوه بر ایجاد اختلالات روانی، همیشه در اثر سرکوب این هیجانات منفی مضطرب بماند.
- به دلیل نداشتن بلوغ عقلانی تصمیمات نادرستی در مورد زندگی فعلی و آینده خود بگیرد؛ از جمله باردارشدن.
- در صورت بچهدار شدن به دلیل خشم و نفرتهای درونی و همچنین سن پایین و بیتجربگی، نسلی را تحویل اجتماع دهد که در اثر تربیت نادرست موجب آزار دیگران شود.
کودک همسری، آسیبی برای پسران
اگرچه در بحث آسیب های اجتماعی، خصوصا بحث کودک همسری، آسیب بزرگی را دختران متحمل میشوند اما نمیشود از آسیبی که ازدواج زودهنگام به پسران نیز میزند را نادیده انگاشت.
کودک همسری نه تنها برای دختران آسیب زننده است و میتواند آسیب های جبران ناچذیری را برای دختران و جامعه در پیش داشته باشد، آسیبی که کمتر به آن پرداخته میشود آسیب به پسران است.
شاید اینطور به نظر برسد که در یک کودک همسری پسر رضایت کامل را دارد اما باید در نظر گرفت که بسیاری از ازدواج ها در سنین کم از سوی خانواده تحمیل میشود. کودک همسری برای پسران نه تنها ممکن است آسیب های روانی و اجتماعی برای وی به دنبال داشته باشد بلکه میتواند پیش زمینه ترک تحصیل و انحطاط بهداشت جامعه نیز باشد.
از سوی دیگر به صورت عرفی وقتی یک پسر مجبور میشود که مسئولیت زندگی را بعهده بگیرد و تن به کارهای سختی بدهد ممکن است با شرایط طاقت فرسایی رو به رو شود چراکه این بُعد از زندگی مشترک نیازمند قدرت و بلوغ کاملی میباشد که پسری در سنین کم ، قبل از ازدواج ، کمتر به آن توجه نموده است . همین امر باعث میشود که در آینده ، در صورتی که نتواند آمادگی قبول این بار سنگین را در خود ببیند درنهایت خانه ، زن و فرزندان خود را ترک کند.
به هرجهت به لحاظ آسیب شناسی نه فقط به دخترانی که در سنین کم وارد زندگی مشترک میشوند،بلکه باید به پسران نیز به عنوان پسربچه ای که مدیریت یک زندگی را به عهده میگیرد نیز پرداخت.
کودک همسری و قانون، حمایت یا جلوگیری
سوالی که همیشه در این زمینه مطرح میشود این است که به راستی ارتباط این قانون با پدیده کودک همسری در چیست؟ آیا قانون حمایت گر کودک همسری است یا جلوگیری کننده از این معضل اجتماعی؟
ازدواج در سنین پایین در برخی از مناطق کشور و روستاها بخشی از سنت و عرف آنان محسوب میشود . در برخی نقاط حتی دختران در سن 8 ، 9 سالگی وارد بحث زندگی مشترک میشوند که به درست است به لحاظ قانون پوششی ندارد اما برخی از خانواده ها پنهانی این عمل را انجام میدهند و قانون بازدارنده و قطعی در عمل برای مقابله با آنان وجود ندارد.
براساس آمار ها در برخی استانها از جمله خراسان رضوی ، آذر بایجان شرقی ، سیستان و بلوچستان و خوزستان خانواده ها بیشتر تمایل به ازدواج کودکانشان در سنین پایین دارند . در این آمارها تهران رتبه هشتم را در کشور دارد.
اما به راستی آیا قانون حمایتگر ازدواج در سنین پایین است؟ باید توجه داشت که درست است در قانون تشویق و حمایتی نسبت به ازدواج در سنین کم انجام نشده است اما مانع عملی و محکمی که نه فقط در کتاب بلکه در عمل نیز پاسخ دهنده و بازدارنده باشد نیز وجود ندارد. این درحالی است که حتی سنین منتخب در قانون برای ازدواج نیز سنین کمی و بنظر میرسد زمانی که این افراد هنوز حتی امتیاز رای دادن در جامعه را ندارند یا نمیتوانند امور مالی خود را بعهده بگیرند و برای مثال پسر 15 ساله نفقه ای برای همسرش بپردازد، چطور میشود انتظار داشت که در زندگی مشترک آنطور که باید عمل نمایند و این ازدواج موفق باشد؟
سیاست در کنار کودک همسری در ایران
نکته حائز اهمیت این است که عوامل سیاسی و کلان از دیگر عواملی هستند که میتوانند جامعه را به سمت کودک همسری سوق دهند. فرزندآوری ، افزایش آمار ازدواج جوان سازی جمعیت و تشویق های اجتماعی برای ازدواج همراه با فرزند بیشتر ، زمانی که با زیر ساخت های درست فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی همراه نباشد میتواند به شیوع یک پدیده آسیب زا در آینده منجر شود که ابعاد گسترده اش به راحتی در تمام وجوه جامعه دیده خواهد شد.
پیامد های کودک همسری و ازدواج کودکان
یکی از خطرناک ترین دلایل و پیامد های کودک همسری حاملگی زودرس میباشد. ازدواج در سنین کم به علت عدم آگاهی از بهداشت فردی و جنسی میتواند پیامد های جبران ناپذیری را برای افراد و خانواده ها به همراه داشته باشد. از سویی دیگر دختران متاهل در سنین کم احتمالا درگیر خشونت سواستفاده جنسی و روابط اجباری خواهند شد که ناگذیر تن دادن به آن میتواند در آنیده سلامت روانی و جسمی آنان را تحت تاثیر بگذارد.
عدم آگاهی از بهداشت جنسی میتواند دختران و پسران در معرض کودک همسری را در معرض عفونت های مقاربتی مانند ایدز قرار دهدکه متاسفانه این دست از افراد را نسبت به هم سن و سالانشان آسیبپذیر تر میکند.
عدم ورود به مدرسه و دانشگاه از جمله دیگر عوامل ازدواج زودرس است که نه تنها برای دختران بلکه برای پسران نیز تهدیدی جدی محسوب میشود . چرا که تحصیل و آموزش برای افراد خصوصا دختران میتواند منجر به تصمیمات آگاهانه ، فقر گریزی، استقلال و بلوغ فکری بیشتری شود.
آسیب های روانی و عاطفی برای دختران در ازدواج در سن کم
ازجمله تاثیرات مخرب و شدیدی که کمتر به ان پرداخته میشود آثار روانی و عاطفی ای است که میتواند کودک را در موجهه با آن قرار دهد . کودک همسری برای دختران ، رها شدن یکباره از دوران کودکی و قدم به دوران بزگرسالی است. از دست دادن دوست های سابق و عدم همکلامی و همنشینی موفق با افراد متاهل در سنین بالا میتوانند آنان را به انزوا ، سکوت و افسردگی ای سوق دهد که در نهایت به اضطراب هایی بزرگ در مواجهه با مشکلات زندگی ختم شود.
افزایش فعالیت های در خانه ، بچه داری و وظایف و میئولیت های همسرداری میتواند دختر را به نقطه ای بکشاند که عدم تحمل نابرابری را نداشته و درنتیجه قدرت تصمیم گیری درست را از دست بدهد . از سوی دیگر به علت آنکه ازدواج دختران در سنین کم ممکن است با مردانی بالغ شکل بگیرد ، نمیتوانند با یکدیگر گفتگو سازنده ای را تجربه نمایند تا برای تفاهم بیشتر تلاش کنند ، چراکه رابطه همسر و دختر بیشتر رنگ و بوی رابطه پدر دختری به خود میگرد و ترسی را کودک برای همیشه ازخودش و همسری در کنار هم برای خود نگه میدارد.
راهکار های کاهش ازدواج کودکان در جامعه
متاسفانه با توجه به پیشرفت علم و فرهنگ اما هنوز هم شاهد ازدواج زودهنگام کودکانمان در جامعه و خصوصا شهره ای کوچک هستیم. برای جلوگیری از این پیامد مخرب باید به راهکار هایی اساسی و مهم دست زد تا بتواند از پیامد هایی که این معضل در آینده دارد برای جامعه و خانواده ها جلوگیری نمود .
از جمله اساسی ترین راهکارها برای کاهش این موضوع در واقع هدایت و راهنمایی افراد خصوصا در روستاها و شهر های کوچک بوسیله تبلیغات و کمک از گروه ها و سازمان های مرتبط با کودکان است. از سوی دیگر فرهنگ سازی درست و برخورد جدی و عملی با کسانی که در این زمینه دخیل هستند میتواند باقی افراد را از دامن زدن به این فراند بازداشت. قانون گذاری و تصویب احکام سنگین برای برخورد با این افراد سازنده است اما در نهایت باید توجه داشت که این قانون گذاری بتواند در عمل نیز خودش را به منصه ظهور برساند .
پرورش و حمایت از خانواده ها ، آگاه سازی و ارتقا سطح فرنگی و رفاهی خانواده ها در سطح کلان در جامعه که در نتیجه یک سیاست گذاری مناسب برای این موضوع است نیز میتواند بسیار اثر بخش در این زمینه باشد.
در پایان ضمن قدردانی از همراهیتان تا انتهای این مقاله، از شما فرهیختگان دعوت میکنیم نظرتان را برایمان بنویسید و بگویید که با وجود همهی این تفاسیر، آیا به نظر شما قانونگذاران واقعا از تبعات تصویب چنین قوانین آسیبزایی آگاه نیستند؟ اگر آگاهند چرا برای اصلاح این قوانین پوسیده گامی برنمیدارند و ریشه کودکهمسری در ایران را نمیخشکانند؟ از نظر شما چارهی حل این معضل چیست؟
*****
آسایش گستران معتبرین و بهترین موسسه حقوقی
همیشه حامی حقوق شما عزیزان است.
*****
حكومت به پيرمردا و مرداي وازده وام ازدواج ميده برن سراغ خونواده هاي با اقتصاد ضعيف بچشون ببرن جنازه تحويل بدهند جوونا كه بيكار و مجرد هستن
ممنون از مقاله خوبتون
ممنون از حسن توجه شما